(درانتظارمرگ)
تقدیم به عزیز سفرکرده ام(فاطمه)،که لحظه هارابرای دیداردوباره اش درانتظاری سخت میگذرانم.
-------------------
عده ای هستندکه میگویند : مرگ مرحله ای از مراحل پروسه (بودن) بشراست گرچه،جمع کثیری ازاین عده گفته خودشان راباورندارند .حقیقت این است که آنها فقط دارندیکی از شنیده های باب میلشان رابازگومیکنندوباگفتنش دلشان لبریزاز امیدمیشود، انگاری چراغی رادر یک محیط ظلمانی برمیافروزند.این عده انتخاب گرندوازمیان اعتقادات ونظریات موجود درباره مرگ،آنی را که موردپسندشان بوده برگزیده اند.این افرادبطورغریزی نوعی سیستم تخلیه ذهنی راآموخته اند.سیستمی که با استفاده ازآن میتوان ذهن را ازباورهای مختلف جارو کرده وسپس باوری مشخص رادرآن جای داد.آنچه که دل را راضی کندوآرامش و شادمانی ببخشد.
اماجمعی قلیلازآن عده که اول بحث ازشان یادشد باورمند هستند.زورکی چیزی را به محیط اعتقادیشان تحمیل نمیکنندوهنگامیکه میگویند:(مرگ قسمتی از پروسه ی بودن بشراست ) ،از مردن نمیهراسندو مشتاقانه انتظارش را میکشند.
یک نفراز این جمع قلیل را روزی ملاقات کردم .اوخیلی متعجبانه میگفت: نمیدانم چراآدمها ازنشانه هائی که مردن را بیادشان میاندازد روی برمیگردانند،مگرنمیدانند از مرگ نمیتوان گریخت؟ ازاوپرسیدم: مگرمرگ تلخ نیست؟ واو پاسخ داد:بستگی به این دارد که پرزهای چشائی باورمان را چگونه نربیت کرده باشیم .پرسیدم: دادن کیفیت دلخواه به یک باور معین مگرممکن است؟ جوابداد:منظورت کیفیت گزینشی است یااصیل؟
نمیدانستم درادامه چه بایدگفت پس لحظه ای سکوت کرده وبفکرفرورفتم.اوادامه داد:کیفیت اصیل یک باور رابایداززیر لایه های متعددکیفیات تصنعی وگزینشی بیرون کشید.البته یادت باشد،این کاربه وجودآوردن نیست بلکه آشکارسازیست.
وآنگاه من سئوال اساسی ام را یافتم: این باور که مرگ یک مرحله از مراحل بودن بشراست آیااصیل است یا گزینش شده وتصنعی؟ واوجوابم رااینگونه داد:من دراین باره چیزی بتو تلقین نخواهم کرد.همانطورکه قبلا گفتم انتخاب کردن هم اشتباه بزرگیست .فضای باورت را جارو کن ولی سعی نکن چیری درآن جای دهی.فقط منتظربمان .دیری نمیگذردکه حقیقت باصلابت کامل نمودمی یابد.
...کاری را که گفته بودانجام دادم و اکنون مشتاقانه درانتظار مرگ زندگی میکنم.یک زندگی سرشاراز امید.
مهرداد میخبر.قصرشیرین.۲۱ آذر۹۶