گزارش اشپیگل ازنالیوود
(رونق سینما در کشوری مشهور به کلاهبرداری)
ترجمه و تنظیم: احمد پرهیزی
************************
دو سوم مردم کشور(نیجریه ) با درآمد روزانه کمتر از یک دلار زندگی میکنند، با این حال این صنعت بزرگ فیلم که دارای رتبه جهانیست متعلق به چنین کشور یست. سینمای این کشور را( نالیوود ) نامیدهاند!
بله درست خواندید، نالیوود ...
*********************************************************************************************************************
حادثه عمدی برای یک کارگردان ساختارشکن
سینمای نیجریه با ساخت انبوهی فیلم اکشن و قصههای عاشقانه سراسر آفریقا را تحت پوشش دارد.روزی که دیکسون ایروگبو [تهیهکننده سینما] تصمیمی اساسی گرفت بالیوود نزدیک بود او را به کشتن دهد. او میتوانست دهانش را ببندد، حرفی نزند و به سازندگان فیلم در نیجریه نگاه کند که مشغول ساخت آثاری بیمایهاند و پول پارو میکنند.
اماتصمیم گرفت که پیراهن راهراهش را بپوشد و به این گروه مافیایی بگوید از امروز راه من از راه شما جداست...
ماجرا چگونه رخ داد؟
صبح چهارشنبه بود و خورشید از لابهلای ابرهای آسمان لاگوس [پایتخت نیجریه] خانهها را روشن میکرد. مهمترین مردان نالیوود یعنی فیلمسازها در ساختمان تئاتر ملی جمع شده بودند تا رئیس خود را انتخاب کنند. در همین زمان ایروگبو 32 ساله، فیلمساز و برنده جایزه فرهنگستان فیلم آفریقا(اسکار آفریقا) افسران پلیس تا بن دندان مسلح را کنار زد، نفس عمیقی کشید و با صدایی بلند سالن را متوجه خود کرد.مهمانان از زن و مرد جلو او ایستاده بودند، عینک آفتابی به چشم داشتند و با موبایلهای خود ور میرفتند. ایروگبو این مرد لاغر اندام با پوستی روشن و عینکی به چشم دستهای آنان را فشار میداد و جملاتی از این قبیل به آنان میگفت:«بگذاریم نالیوود دوباره نالیوود شود. ما اینجا احتیاجی به سیاستمدار جماعت نداریم. چرا شماها کار خودتان را نمیکنید؟ حرص و آز کافی است. از بازیهای سیاسی خسته نشدید؟» فیلمسازان سر تکان میدادند و نهایت تلاششان را میکردند تا این مرد را نادیده بگیرند؛ مردی که هیچ علاقهای به او نداشتند. بعضی میگفتند او باید از اینجا برود.وقتی ایروگبو جلسه را ترک کرد و سوار خودروی مشکیرنگش شد، نفهمید که کسی پیچهای چرخ جلو را درآورده است. هنگامی که ماشین کمی سرعت گرفت چرخ جلو از جا درآمد و بخت یارش بود که اتفاقی نیفتاد جز مختصری خراش بر بدنه ماشین و روی پیشانیاش. ایروگبو را بهتازگی کتک زدهاند. او میگوید:«به نالیوود سرزمین عجایب خوش آمدید.»نفت و آدمخوارها!!
ماهیت نالیوود
نالیوود صنعت فیلمی عظیم و پولساز در نیجریه است که بنا به اعلام سازمان فرهنگی علمی آموزشی ملل متحد(یونسکو) دومین صنعت بزرگ سینمای جهانی پس از بالیوود هندوستان است. نالیوود این جایگاه را بابت ساخت فیلمهایی درباره خانواده، عشق، افتخار، بیماری ایدز، نفت، ارواح و آدمخوارها کسب کرده است.
در یک کلام با ساخت فیلمهایی درباره آفریقا.امسال دستکم 900 فیلم در نیجریه تولید خواهد شد؛ رقمی دوبرابر هالیوود. نالیوود صنعتی 200 میلیون دلاری (148میلیون یورویی) است در کشوری که 70 درصد جمعیت آن همچنان با درآمد روزانه یک دلار زندگی میکنند و اگر دو ساعت در روز برق داشته باشند خود را خوشبخت میدانند و در خیابانها گنداب در جویها روان است.این کشور در سراسر جهان به فساد، کلاهبرداریهای اینترنتی، فحشا و نفت مشهور است و کسی از فرهنگ فیلم آن سخنی به میان نمیآورد.ایروگبو میخواهد این وضع را تغییر دهد. میخواهد دست فساد را از دامن نالیوود کوتاه کند و نگذارد آن را نابود کند، اتفاقی که کم و بیش در همه شاخههای صنعت نیجریه پیش آمده است. او میخواهد کیفیت و خلاقیت فیلمها را افزایش دهد تا مردم جهان نالیوود را بشناسند. ایروگبو میخواهد یک اسکار برای کشورش کسب کند؛ این برنامه اوست.
مرکز نالیوود در خیابانهای تنگ و تاریک منتهی به بازار آلابا در حومه شهر لاگوس است. صدها مغازه کوچک در این خیابان منقش به پوسترهای فیلمهای عاشقانه و اکشن شده است. زنان و مردان در این پوسترها اغلب لباسهای گرانقیمت بهتن دارند. در بازار آلاباما فیلمهایی که امثال ایروگبو میسازند بر روی سیدی رایت و بستهبندی میشوند و به فروش میرسند. مارتین اونیمابی یکی از سلاطین دنیای امروز است. دفتر او در آلابا چندان شباهتی به دفتر کار ندارد و بیشتر مثل یک انباری کوچک است. اطراف او پر است از دیویدیهای بستهبندی نشده که در جعبههای 100 تایی قرار دارد و با نوارهای پارچهای به هم بسته شده است. اونیمابی شرح میدهد که شیوه کار تجاریاش چگونه است و به ماشین حسابش اشاره میکند:«اینجا جایی است که زندگی یک فیلم نیجریایی شروع میشود. اینجا با این ماشینحساب.»
یک فیلم نالیوودی به طور میانگین 20 هزار دلار هزینه دارد. یک فیلم هالیوودی به طور متوسط 100 میلیون دلار خرج دارد. اونیمابی میگوید:«فیلمنامه را میخوانم و اگر خوشم آمد شروع به حساب و کتاب میکنم.» او شلواری نقرهای به تن دارد، پیراهنی نقرهای پوشیده است و یک تاج طلایی کارت ویزیتش را زینت بخشیده است. تا به امروز اونیمابی در 50 فیلم سرمایهگذاری کرده است.یارانه دولتی فیلم در نیجریه کم و بیش وجود ندارد. بیشتر مردم معتقدند اگر چنین یارانهای هم وجود داشته باشد پول از جیب افرادی که در رأس اتحادیه فیلمسازی قرار دارند خارج نمیشود. اونیمابی هم در ابتدا از بانکها و تجار عادی وام گرفت اما حالا به گفته خودش سرمایه کافی را به دست آورده است. او از هر فیلم حدود 300 هزار دیویدی به قیمت 250 نیرا (معادل 20/1 یورو) میفروشد. عنوان پرفروش فعلی او «جنگ سلطنتی» نام دارد و درباره دختری است که باید با سلطان یک قبیله ازدواج کند. اونیمابی میگوید:«در شش ماه اول 50 هزار نسخه از این فیلم را فروختم.»تهیهکنندگانی مثل اونیمابی سالانه 20 فیلم با بودجهای اندک که گاه به 60 هزار یورو میرسد تولید میکنند. اغلب فیلمها با یک دوربین تنها و در مدت زمان یک هفته ساخته میشود، این فیلمها پر است از سسگوجه به جای خون و انیمیشنهای رایانهای فاقد کیفیت. اونیمابی در صندلی خود فرو میرود. هوای اتاق دم کرده است و بوی گل و لای میدهد. اما هیچ کدام اینها اونیمابی را اذیت نمیکند. دستش را به روی
شکمش میگذارد و میگوید:«من در حال حاضر دارم پنج فیلم را همزمان میسازم.»
آفریقا بازاری عظیم است و نیجریه به تنهایی 150 میلیون جمعیت دارد. فیلمهای نیجریه به دیگر کشورهای آفریقایی مثل غنا، سیرالئون و آفریقای جنوبی صادر میشود، علاوه بر آن محصولات نالیوود حتی به ایالات متحده، انگلستان و آلمان نیز میرود تا در فروشگاههای آفریقایی به فروش رسند، این آثار مرهمی است بر غم غربت گروه بزرگی از آفریقاییهای دور از وطن.قصه اغلب فیلمهای نالیوودی در اتاق نشیمن اتفاق میافتد. اتاق نشیمن جای خوبی است. در این کشور هر شخصی که یک اتاق نشیمن داشته باشد به سطحی از خوشبختی دست پیدا کرده است.
وقتی نیجریهایها از موفقیت حرف میزنند منظورشان یک میز شیشهای، تلویزیون صفحه صاف و دیوارهای رنگی اتاقهاست شبیه همین چیزی که در فیلمها میبینند. فروش بالای نالیوود از 1992 شروع شد؛ زمانی که فیلم «زندگی در اسارت» ساخته شد. در آن زمان پس از سالها کودتای نظامی بالاخره کسی جرأت پیدا کرد به مردم معمولی بپردازد. فیلم درباره پول، جادوی سیاه و مردی است که تحت تأثیر فرقههای مذهبی قرار میگیرد. حرف فیلم آن بود که مال و منال نیجریه حاصل اعمال شیطانی است و منشأ بیعدالتی و رنج بیشتر مردم نیز همین است. «زندگی در اسارت» منادی آزادی مردم نیجریه بود، چون بالاخره صدای آنها به گوش رسیده بود. امروز کمتر کسی را در نیجریه میتوان یافت که این فیلم را ندیده باشد.تهیهکنندگان به جای آنکه فیلمهای خود را در سینماهای گرانقیمت نمایش دهند آنها را در ویدئوهای خانگی پخش کردند و بدین ترتیب به بازاری تازه دست پیدا کردند.یکباره جمعهای خانوادگی تشکیل شد و همه همسایهها دور یک تلویزیون برای تماشای فیلم جمع شدند.
کمی پس از پایان دیکتاتوری نظامی در 1999 نالیوود به اوج شکوفایی رسید و بازارهای آفریقا را با دو هزار فیلم سالانه قبضه کرد. منطقهای که بیشتر تهیهکنندگان دفترهای خود را در آنجا برپا کردهاند وینیز نام دارد. در آنجا بر روی دیوارها چنین اعلانهایی فراوان به چشم میخورد:«اگر قدبلند و چاق هستید و چند زبان نیجریهای را به سهولت صحبت میکنید ما را خبر کنید، داریم فیلم میسازیم.» عملههای روزمزدخیابان تنگ و تاریک بوی دود ماشین و عطر توتفرنگی بازیگران جوانی میدهد که آمدهاند تا کشف شوند. هر صبح جوانانی که امید دارند بازیگر شوند مثل عملههای روزمزد صف میبندند و منتظرند تا تهیهکنندگانی مثل آقای دیوین آنها را به سر صحنه ببرند.آقای دیوین جلوی پارکینگ هتل ایستاده است، مینیبوس گرد و خاک گرفته به او نزدیک میشود، سرتاسر خودرو را پوسترهای رنگی فیلم پوشانده است. مینیبوس یک مرسدس قدیمی است اما برای دیوین معنای دیگری دارد:«آنچه در این اتوبوس میبینید نالیوود است، همه فیلمهای من آن داخل است.» در باز میشود: 15 بازیگر جوان و دستیاران سوار اتوبوس میشوند تا طی دو هفته یک فیلم بسازند. دیگر محتویات ماشین به این شرح است: یک دوربین HD، یک فیلمبردار، یک کارگردان، دوکاسه پلاستیکی پر از قطعات جوجه، سه لامپ، یک میکروفن، یک ساک آدیداس پر از لباس و چند بطری نوشابه. آقای دیودن میگوید:«همه اینها در مجموع 38 هزار دلار خرج برداشته است.»
آقای دیوین مدیر شرکت تولید فیلم دیوین است و نام واقعیاش امکا اجوفور است. داشتن یک نام هنری در این تجارت کمک خوبی است.
بحران در نالیوود
دیکسون ایروگبو فیلمساز یک روز پس از تصادف ماشین در دفتر کارش نشسته است. دو تلفن همراهش مدام زنگ میخورد. تلفنکنندهها میخواهند بدانند چرا دیروز در نشست فیلمسازان سر و صدا به راه انداخته است. ایروگبو که مردی آرام و مؤدب است صدایش را بلند میکند و فریادش را در گوشی میریزد:«نالیوود دچار بحران است. این طوری نمیشود ادامه داد.» تصویری از مارتین لوترکینگ روبه روی او بر دیوار به چشم میخورد. در یک کمد جایزههایی به نمایش درآمده که وی بابت فیلمهایش برده است. او مدت زمان طولانی در این شغل بوده است و نخستین فیلمنامهاش را وقتی نوشت که نوجوانی بیش نبود.در نیجریه، سینما در کنار صنعت نفت دومین حرفه بزرگ کشور است. ستارههای خاص خود و فرش قرمزی مخصوص خود و حتی اسکار دارد: جایزه فرهنگستان فیلم آفریقا. در قفسه مغازهها همه جا صدها هزار فیلم در قالب سیدی و دیویدی به چشم میخورد. فیلمهای هالیوودی در این کشور هیچ نقشی ندارند.ایروگبو مشتش را به کف دست چپش میکوبد و از تصمیم تازهاش میگوید:«یک فیلمنامه دارم که «سرباز کودک» نام دارد.» ایروگبو خواب موفقیت غیرمنتظرهای میبیند، شبیه اتفاقی که برای فیلم علمی تخیلی «منطقه 9» افتاد؛ طرحی کم بودجه از آفریقای جنوبی که طی دو ماه ساخته شد و در ایالات متحده پرفروش شد و حتی در چهار رشته نامزد اسکار شد. ایروگبو میگوید که میداند با طرز فکرش دشمنانی برای خود دست و پا کرده است.او میداند که ممکن است در ماشین او دوباره خرابکاری کنند یا شب هنگام در کمین او بنشینند. او میگوید:«میترسم.» اما ادامه میدهد که میارزد چون امیدوار است یک اسکار برای نالیوود به دست آورد.او میگوید:«اگر کارها درست پیش برود فیلم من «میلیونر زاغهنشین» میشود.»
منبع:جوان آنلاین